گفتگو با حميد سمقاني نوازنده ي تنبک و دف ; بايد در ديدگاهمان نسبت به موسيقي تجديد نظرکنيم
گفتگو با حميد سمقاني نوازنده ي تنبک و دف ; بايد در ديدگاهمان نسبت به موسيقي تجديد نظرکنيم

گفت و گو: سيدهاشم مداح موسيقي هنري پاک و منزه است؛ تلاش کنيم عموم مردم از آن لذت ببرند ضمن تشکر از شما بفرماييد آخرين اجراي موسيقي زنده که جناب عالي هم در آن شرکت داشته ايد به چه زماني بر مي گردد؟ آخرين اچراي زنده موسيقي توسط گروه ما يعني  «شادياخ » به مراسم […]

گفت و گو: سيدهاشم مداح

موسيقي هنري پاک و منزه است؛ تلاش کنيم عموم مردم از آن لذت ببرند

ضمن تشکر از شما بفرماييد آخرين اجراي موسيقي زنده که جناب عالي هم در آن شرکت داشته ايد به چه زماني بر مي گردد؟

آخرين اچراي زنده موسيقي توسط گروه ما يعني  «شادياخ » به مراسم بزرگ داشت خيام و عطار  سال  1395 برمي گردد.  بزرگاني که  که مايه ي افتخار تمام ايرانيان  بلکه  بشريت هستند. اين اجرا ها در محل آرامگاه اين بزرگان بود که با استقبال پر شکوه مردم روبه رو گرديد. گرچه اين مراسم که با عدم برنامه ريزي منسجم روبه رو بود و از نا هماهنگي رنج مي برد در فضاي باز برگزار گرديد و صوت نامناسب به کيفيت اجرا صدمه زد اما به دليل استقبال زياد مردم براي ما خاطره انگيز شد وتمامي کمبودها را براي ما جبران کرد.گروه موسيقي شادياخ در اين برنامه ها عبارت بودند از:  آقايان :مصطفي مسلمي ( سنتور ) بشير مسلمي (سنتور باس ) رضا شريعتي (کمانچه )  سياوش شاکري (خواننده ) و بنده هم نوازنده تنبک و دف بودم. بعد از اتمام اين برنامه ها به همراهي اين گروه در جشنواره اي در کشور  افغانستان شرکت کرديم و چند اجراي زنده  هم در تلويزيون هاي  اين کشورداشتيم . در اين اجراها سرپرستي  گروه را مجتبي روزبه بر عهده داشت که با نواختن تار گروه را همراهي مي کرد . و بقيه اعضا هم عبارت بودند از: محمد شمس آبادي (کمانچه ) علي نجفي ( بم تار ) محمد خيري (آواز ) من  هم نوازنده ي دف وتنبک بودم .

کي و کجا با موسيقي و ساز تنبک آشنا شديد؟

من از دوران کودکي به موسيقي علاقه مند بودم .در آن زمان تنها وسيله ي ارتباطي ما راديوهاي لامپي بود و من هر جا راديو مي ديدم آنرا مي چرخاندم تا به ايستگاهي که موسيقي  پخش مي کرد برسم و به آن گوش بدهم . ضمنا يکي از آشنايان ، شادروان مهدي صنايعي،  ويولون مي زد و من توسط ايشان با صداي ساز آشنا شدم . بعدها در کلاس هاي آموزشي اداره ي  ارشاد شرکت کردم و اولين استادم مرحوم جواديان بود که من تنبک را پيش ايشان ياد گرفتم .سپس براي ادامه ي  آموزش  از محضر استاد داريوش  اسحقي درمشهد و استاد محمد اخوان درتهران ، استفاده ي  فراوان بردم و ضمنا نزد استاد بهمن رجبي هم آموزش ديده ام .

شما از اولين اعضاي گروه موسيقي دلنواز نيشابور  هم بوده ايد از آن دوران چه خاطراتي به ياد داريد ؟

بنده پس از کسب مقام اول تنبک نوازي  در سطح  استاني در سال70 13به گروه پيوستم و با دوستان ديگر اين گروه موسيقي را فعال کرديم . و براي اولين بار پس از انقلاب به مدت هفت شب اجراهاي زنده موفقي را در سالن اداره ي  ارشاد برگزار کرديم . اعضاي گروه دلنواز در آن زمان عبارت بودند از :وحيد صباغپور (خواننده ) ابوي ثاني (سنتور ) گازراني ( ني) روزبه (تار ) جعفر پرويزيان (سنتور )و بنده ( دف و تنبک )

شما اجراي زنده تلوزيوني هم داشته ايد اين برنامه از کدام شبکه بخش شد ؟

من در سال 73 و در سيماي خراسان به مناسبت تولد بيامبر اکرم برنامه  دف نوازي داشتم و نکته جالب اين بود که دوربين فقط صورت مرا نمايش مي داد در صورتي که من در حال نواختن دف بودم.

فرق موسيقي اصيل با موسيقي پاپ در چيست؟

موسيقي اصيل ما حال و هواي عرفاني دارد و يکي از دلايل آن استفاده از اشعار شاعران معروف ايران همچون مولانا ، حافظ، سعدي ، خيام ، عطار و… مي باشد.

پايه و اساس موسيقي ضرب و ريتم است که اين دو هم در موسيقي اصيل وجود دارد و هم در موسيقي پاپ اما تفاوت اساسي در محتوا و کلام است .در موسيقي اصيل اشعار عرفاني نقش اساسي دارد ولي در موسيقي پاپ اين مسئله اجباري نيست  .در هر صورت موسيقي اصيل حال و هواي مخصوص به خود را دارد اما موسيقي پاپ جوان پسندتر است و پيچيدگي هاي عرفاني را ندارد و در بين مردم عادي متداول تر است.

ساز تنبک چه نقشي در موسيقي اصيل ما دارد؟

تنبک بهترين سازي است که با آن مي توان ريتم ها و ضرب ها را نواخت .با توجه به اينکه ريتم ها شور و حال خاصي به قطعات موسيقي مي دهند لذا ساز تنبک در موسيقي ايراني نقش اساسي دارد و از سازهاي اصلي است. ساز تنبک در قديم و به دليل استفاده از آن در مجالس عيش و نوش جايگاه خوبي نداشت اما با پيدا شدن استاداني چون حسين تهراني اين ساز جايگاه اصلي خود را پيدا کرد و هم اکنون به صورت علمي آموزش داده مي شود .لازم به ذکراست امروزه اين ساز به عنوان يکي  از کامل ترين سازهاي کوبه اي در جهانشناخته مي شود . ضمنا تنها سازي است که با تمامي انگشتان نواخته مي شود لذا سختي کار با تنبک همين مساله مي باشد . در اجراي موسيقي اصيل ما از سه دسته ساز استفاده مي شود که عبارتند از :سازهاي مضرابي ، سازهاي کششي و سازهاي ريتميک مثل تنبک و دف

مشکلات کا ر هنري در شهري مثل نيشابور کدام است؟

بي ثباتي در شغل ما مهمترين مساله و مشکل مي باشد موسيقي دان ها به عنوان يک طبقه و قشر اجتماعي هيچ تشکلي و صنفي ندارند  و اين قابل قبول نيست بالاخره يک هنرمند حق زندگي و کسب در آمد را بايد داشته باشد بدون داشتن صنف و تشکل اين خواسته بر آورده نمي شود . لذا فقط عشق و علاقه به هنر موسيقي است که اين قشر را زنده نگه داشته است .به نظر من حمايت از اين قشر فرهيخته از اهم وظايف مسئولان است .

در حال حاضر چه فعاليتي را دنبال مي کنيد؟

من از دوران نوجواني علاقه خاصي به جمع آوري انواع ساز داشتم و حتي در مقطعي به طور خود آموخته به ساخت ساز روي آوردم .اما بعدها جمع آوري و فروش ساز شغلم شد و در کنار آن هميشه نوازندگي و آموزش هنر دل بستگي  اصلي من  بوده است .

گفت و شنود ما با سخن عالمانه ي شيخ الرئيس ، ابوعلي سينا ، سر گرفت واينک مي خواهيم با گفتار آتشين و جان بخش مولانا پايانش دهيم  مولانا مي فرمايند :

ناله ي سرنا و آواز دهل

چيزکي ماند بدان ناقور کل

پس حکيمان گفته اند اين لحن ها

از دوار چرخ بگرفتيم ما

بانگ گردش هاي چرخ است اين که خلق

مي سرايندش به طنبور و به حلق

موءمنان گويند آثار بهشت

نغز گردانيد هر آواز زشت

شما به عنوان سخن آخر چه مي فر ماييد؟

با توجه به اينکه ما وارث يک فرهنگ موسيقايي کهن هستيم سوال من  اين است که براي پاسداري از اين فرهنگ و هنر چه کار مثبتي انجام داده ايم ؟ آيا غير از تخريب کار ديگري کرده ايم ؟ با توجه به اين که موسيقي علم است لذا مخالفت يا موافقت با آن بايد دلايل  علمي داشته باشد در جامعه ي  فعلي ما موسيقيدان ها و نوازندگان در مواقع نياز بسيار باارزش مي شوند و تا زمان مي گذرد دوباره مورد تهاجم قرار مي گيرند . ما بايد در ديدگاهمان نسبت به موسيقي تجديد نظر کنيم و اگر کار مثبتي در اين باره انجام نمي دهيم لااقل آن را تخريب نکنيم . موسيقي يک هنر پاک و منزه است لذا بايد کاري کنيم که عموم مردم از آن لذت ببرند و اگر نقصاني در آن هست بايد اين نقصان را جبران کرد نه اينکه تيشه به ريشه ي  آن زد.

با تشکر دوباره از شما . پيامتان کارا وجاودانه باد .  زيرا : تنها صداست که مي ماند .