مهدی کاکولی
مجالست فریدون گرایلی را بر همۀ جهان ترجیح میدهم
درودهای بسیار بر شما خوانندگان گرامی خیامنامه و کتابنامه. هفته قبل کمی از اوضاع دانشگاهها و آموزش عالی گفتم. البته گفتن که نه؛ بیشتر کپی پیست بود به نقل از صاحبنظران. قرار بود بعدش گریزی هم به نیشابور بزنم که فرصت نشد. راستش در همین دانشگاه آزاد خودمان چند سالی است که مقطع دکترای ادبیات فارسی هم داریم. چندی پیش یکی از دانشجویانش به کلبه کتاب کلیدر آمده بود و سرِ درددل باز شد که به زور، این رشته سرپا مانده. از سطح علمیاش هم گله داشت و از گرفتار روزمرگی شدن اساتید و دانشجویان. پرسش این است که اگر قرار باشد افرادی بروند و مدرکی بگیرند و بعد نمود و بازتابی از آن در گستره فرهنگ و ادب این شهر دیده نشود چه حاصلی دارد؟
چهطور آیا؟!
البته شاید بازهم از آن خیالاتِ خوشِ نزدیک به محال باشد که امیدوار باشیم مثلا مسئولان شهربا بودجه ویژهای در جیب به سراغ جناب دانشجوی ادبیات بروند و بگویند جای خالی فلان پژوهشهای ادبی مرتبط با نیشابور احساس میشود؛ ما از شما حمایت میکنیم و اگر در این زمینه کار کنید، حاصل پژوهشهای شما را منتشر میکنیم؛ که دانشجوی محترم، بداند اگر زحمتی میکشد بعدش قرار نیست پایاننامهاش در قفسههای کتابخانه دانشگاه خاک بخورد و خدای ناکرده وسوسه نشود که برود و کپی پیست کند! (-میگویند بودجه نداریم این خیال را بی خیال.) یا مثلا در طرحهای شهری و نمادهای نوروزی در کهن شهر اسطورهای بتوان از فارغالتحصیلان ادبیات کمک گرفت و از آموختههای آنان بهرهمند شد. (-میگویند فراخوان میدهیم یک تعداد طراح و مجری نیمبها پیدا میکنیم، با چهار سطل رنگ در و دیوار را نقاشی میزنیم و تمام.) و روزهای ملیِ ثبتشده در تقویم کشوری را با تکیه بر توان دانشآموختگان خودمان چنان شکوهمند برگزار کنیم که جناب وزیر ارشاد برای تشریففرمایی ناز نکند و به سر بیاید. (-یک هفته قبل چارت همایش را تدوین میکنیم و با دو تا کنسرت و چند تا سخنرانی سر و تهاش را هم میآوریم.) بیخیال من کم آوردم! برویم و سری به ویترین تازههای کتاب بزنیم.
کتابهای تازه
نشر کارنامه یک کتاب منتشر کرده با عنوان «هزار بیشۀ ملانصرالدین» که قیمتش ۲۵۰ هزارتومان ناقابله.
«اخلاق عرفانی عطار نیشابوری» تالیف حسن مهدیپور هنوز نیاوردیمش ولی فکر کنم پایاننامه ایشان هست که نشر نگاه معاصر منتشر کرده در ۴۸۲ صفحه و با قیمت ۵۸هزارتومان.
نشر چشمه «شیفتگیها» از خابیرماریاس را به بازار فرستاده.
«موهایت باد را نجات خواهد داد» شعرهای کیوان مهرگان را نشر روزنه چاپ کرده.
«با من بیشتر حرف بزن» نوشته کلی کوریگان از نشر میلکان موضوعش روانشناسی و موفقیته، ۱۶۰ صفحه داره و قیمتش ۲۵هزارتومانه.
«بازی دروغ» از نشر نون نوشته روث ور و ترجمه آناهیتا شجاعی رسیده به دستمون. نشر ثالث هم کتاب «فرمانده» را منتشر کرده درباره ونزوئلای هوگو چاوز با قیمت ۵۰هزارتومان که بدجور منتظریم ببینیم آخر وعاقبت این کشور بحرانزده به کجا میانجامد.
اما برای کودکان و نوجوانان عزیز «پروفسور نهنگ عزیز» رو داریم که یک داستان نوجوانانهی خارجی هست و نشر شهر قلم منتشر کرده.
«در میان ظلمت» و «شب زمستانی» دو تا کتاب تازه از نشر باژ اومده. «تا ابد یا تا زمانهای خیلی خیلی دور» نوشته کیلا کارتر از نشر ابوعطا؛ و دو کتاب آخری که سری بهشون میزنیم جلدهای دوازدهم و سیزدهم تاریخ ترسناکه با عناوین «یونانیان یگانه» و «مصریهای معرکه» از نشر افق. البته کلی کتاب دیگه هم هست که میتونین به طور روزانه در کانال تلگرامی klidar دنبال کنین.
دو خبر از نشر چشمه
کتاب «عبور از خود؛ از سرگذشت»، اثر محمود دولتآبادی بعد از دوازده سال مجوز انتشار گرفت و به زودی در ۱۲۰ صفحه و با قیمت ۱۶هزارتومان توسط نشر چشمه به کتابفروشیها میآید. این کتاب، داستان نیست و مجموعهای از یادداشتهای آقای نویسنده است./ رمان «بهروز بوچانی»، پناهنده ایرانی که در جزیرهی مانوسِ گینهی نو در بازداشت است و به تازگی گرانترین جایزه ادبی استرالیا را برد توسط خود ایشان به نشر چشمه سپرده شده که قرار است به زودی منتشر شود. اسمش هست: «هیچ دوستی جز کوهها» که البته شاید هم آن طوری که توی خبرگزاریها آمد اسمش را بگذارند «دوستی به جز کوهستان ندارم» و یا چیزی در همین مایهها!
وصال نیشابور (۱۵)
بخش دیگری از سفرنامه «مسعود خیام» به نیشابور که در حوالی سال ۱۳۷۰ انجام شده (از کتاب «خیام و ترانهها»، نشر نگاه):
فریدون گرایلی دیروقت پیامم را دریافت کرده ساعت ۱۰ شب به دیدنم آمده. نازنین است. با او به گفتگو مینشینم. چنان پرازنیشابوراست که مجالستش را برهمۀ جهان ترجیح میدهم. حرفهایش گنجی است که فقط صد یک آن در کتابش منعکس شده. از همان آغاز به اطلاعاتی دست مییابم که در هیچ جای دیگر به سهولت قابل حصول نیست. صندوقچۀ نیشابور است. حرفهای گرایلی یکی شیرینتر از دیگری است و برای من که تشنۀ نیشابورم غنیمتترین سرچشمۀ زمزم بهشتی. خاطرات غریبی دارد که یافتن گنج یکی از آنهاست. یافتن گنج در نیشابور امری عادی است. معتقد است «نوروزنامه صد در صد متعلق به عمر خیام است.» و علت آن را اطلاعات خاص نوروزنامه میداند که به گنج بی ارتباط نیست. روزی در ۵۰ کیلومتری شرق نیشابور کنونی که احتمالا حومهای از نیشابور تاریخی بوده در وسط «هیچکجا» بر فراز تپهای یک کنجد سبز می بیند. در نوروزنامه آمده: «چون شاخ کنجد بینند یا شاخ بادنجان به دامن کوه که از آبادانی دور بود بدانند که آن جا دفین است.» یعنی در چنین شرایطی زیر ریشۀ کنجد گنج است. گرایلی به روستایی همراه فرمان حفاری و یافتن گنج را میدهد.
به اشتراک بگذارید: