«… ما سخت نیازمند درک معنای زندگی و آشنایی با «هنر زندگی» هستیم اما مجموعه کتابهای فلسفی که در ایران منتشر میشود کمتر به این مسائل میپردازند و در نتیجه ما به لبه پرتگاهی دوسویه کشانده میشویم که یک سویش یا وانهادن فلسفه و یا صرفا تبدیل این کتابها به کتابهای بالای تاقچهای برای قمپز درکردن است، و سوی دیگرش، روی آوردن به کتابهای به اصطلاح «زرد» به قلم افرادی است که پاسخهایی دمدستی به این سوالها میدهند و راهحلهای یکسان آسان برای همه مشکلات همگان پیش پا مینهند که همه با آنها آشنا هستیم: ۴۰ راه برای خوشبختی، ۲۰ راه برای غلبه بر اضطراب، ۵۰ توصیه برای زندگی زناشویی، و … انگار انسانها ماشین هستند و میتوان برای مشکلات افراد، که نام مشترک اما کیفیت متفاوت دارند، راهحل یکسانی عرضه کرد که کارگر هم بیفتد. این کتابها اکثرا به نظر من خطرناک هم هستند، زیرا افراد را از اندیشیدن به مسائل و مشکلاتشان معاف میکنند و نسخهای میپیچند که همه به یکسان از آن استفاده کنند.»
آن چه خواندید نوشته ی آقای «خشایار دیهیمی» بود که در ابتدای مجموعه کتاب هایی با عنوان «تجربه و هنر زندگی» آمده است. این مجموعه کتاب ها توسط نشر گمان منتشر شده اند و تاکنون تعدادشان به ۱۴ جلد رسیده است. هر کتاب، موضوعی جداگانه دارد. نویسنده ها و مترجم های کتاب ها هم یکی نیستند اما کل مجموعه زیر نظر خشایار دیهیمی فراهم آمده و سبک و سیاقی یکسان در شیوه ی بیان مطالب دیده می شود. شاید بتوان این مجموعه را به نوعی با «لذات فلسفه»ی ویل دورانت مشابه دانست. آقای دیهیمی در ادامه توضیح می دهد: «.. البته هرگز نمیتوان با اغراق ادعا کرد که مثلا با چنین مجموعهای میتوان به چنین نیاز معطلماندهای پاسخ داد، اما بههرحال شاید گامی کوچک در این راه باشد. انتشار کتابهای فلسفی که نه فقط با صدای عقل، بلکه با شور زندگی، با ما درباره مسائلمان سخن میگویند، آن هم نه با اعلام حکم قطعی در هر مورد، که قطعا در توان هیچکس نیست، بلکه با نور تاباندن بر زوایای تاریک و پیچیدگیهای مسائل زندگی و دعوت از خود ما برای تفکر بیشتر و یافتن راهحلهایی مخصوص به خودمان .»
این هم عناوین این چهارده کتاب به ترتیب انتشار: کمونیسم رفت،ما ماندیم و حتی خندیدیم/ بخشودن/ گفتار در بندگی خودخواسته/ بنیانی علمی برای جهان عقلانی/ فلسفه ترس/ مرگ/ من/ اعتراف/ بیماری/ دروغ،اراده آزاد/ کاروان امید:سرگذشت تری فاکس/ کار/ فلسفه ای برای زندگی:رواقی زیستن در دنیای امروز/ کافه اروپا
از نویسندگان این مجموعه می توان به این نام ها اشاره کرد: اسلاونکا دراکولیچ، پل دیویس، لارس اسوندسن، لئون تولستوی و مل تامپسون. و در ترجمه ی این آثار هم علاوه بر خودِ آقای دیهیمی این اسامی نیز دیده می شوند: رضا علیزاده، سونا انزابی نژاد، احسان کیانی خواه و نازنین دیهیمی.
دیگر کتاب ها:
*«وسوسههای غربت»، نوشته ایلیا ترویانف رمانی است با ترجمه ی مریم مویدپور که انتشارات نگاه منتشرش کرده است.
*«نقب زدن به آمریکا» اثر «آن تایلر» با ترجمه گلی امامی هم داستانی است متفاوت چرا که خانم آن تایلر نیز نویسنده ای خاص برای ما ایرانیان است. آن تایلر همسر تقی مدرسی نویسنده ایرانی است که که با انتشار رمان «یکلیا و تنهایی او» در میانه دهه سی نامش در ایران سرزبانها افتاد. یکلیا و تنهایی او نه تنها با تایید منتقدان همراه شد بلکه به عنوان بهترین اثر سال جایزه ای نیز بدان داده شد. تقی مدرسی چندی بعد برای تحصیل پزشکی به آمریکا رفت. با آن تایلر ازدواج کرد و در آمریکا ماندگار شد. مدرسی که آثار دیگری نیز به فارسی و انگلیسی نوشته است، چند سال پیش در گذشت.
*«من کم تحملم» و «وصیت و صبحانه» دو مجموعه شعر و ترانه است از «حسین صفا». ترانه هایی که بسیاری را محسن چاووشی خوانده است: حرفی بزن گلم/ من کم تحملم/ با گریه های تو/ روزای شادم و/ از یاد می برم/ اما چه فایده/ می ترسم عاقبت/ از یاد تو برم/ کم گریه کن گلم/ من کم تحملم!
*«تصویر دوریان گری» اثر اسکار وایلد که بعد از مدت ها ممنوع چاپ بودن حالا با دو سه تا ترجمه وارد بازار شده است. ما ترجمه ی محسن سلیمانی از نشر افق را آورده ایم.
*دو کتاب تازه از ویلیام گلاسر که بسیاری او را با تئوری انتخاب و ازدواج بدون شکست می شناسند به کتاب فروشی ها رسیده است. یکی «دعوت به مسئولیت پذیری» و دیگری که بدرد هدیه به معلمان در آستانه ی روز معلم می خورد «تئوری انتخاب در مدرسه» نام دارد. راستی چرا آموزش و پرورش به جای کتاب های استاد مطهری که بارها و بارها از آن ها آزمون های ضمن خدمت تکراری برای فرهنگیان برگزار کرده است کمی به روز نشده و چنین کتاب هایی را معرفی نمی کند؟!
*«عشق سال های غم» از حنیف قریشی با ترجمه ی خانم نیکی کریمی به بازار آمده است.
*و سرانجام این که ساناز خانم سهرابی زحمت ترجمه ی کتابی تازه از اریک امانوئل اشمیت را کشیده اند به نام «یک مرد خیلی سازگار»! راستی مردها که این روزها همه سازگار هستند. نیستند؟! تا دیداری دیگر بدرود!