یکی از ویژگیهای دوران قاجار این بود که اغلب اشخاص بیسواد، چاپلوس و سفله مصدر کارهای مهمی می شدند که هرگز لیاقت آن را نداشتند. برای نمونه، در زمان ناصرالدینشاه برای اداره شهرهای بزرگ مانند: تهران، تبریز و اصفهان، وزارتخانههایی تأسیس شد.عبدالله مستوفی میزان سواد، آگاهی و شعور وزیر شهر تهران را بدین گونه شرح میدهد:
وزارت تهران نصیب محمدابراهیمخان معمارباشی، دایی کامرانمیرزا نایبالسلطنه شد. محمد ابراهیم خان فردی بی سواد و امی بود که مانند پدرش ریاست بناخانه (ساختمان های دولتی) و منصب معمارباشی گری را داشت. او به دلیل نسبت خانوادگی اش با نایب السلطنه به مقام رسید. در سال ۱۲۸۱ه.ق با پرداخت پیشکش به شاه وزیر نظام شد و وزارت حکومت تهران را به او سپردند.
این شخص بدزبان و بی سواد با وجود این می خواست از شنیده های خود تصرف در معقولات کند و گاه گاه توی خشت ها می دوید. (یعنی در کارهایی دخالت می کرد که هیچ اطلاعی از آن نداشت.) از جمله می گویند وقتی که دندان عاریه گذاشته بود، از خوبی آن مذاکره می کرد و می گفت: از وقتی که دندان عاریه گذاشته ام هم تقریرم خوب شده است و هم تحریرم!
باز هم معروف بود که روزی از چیزهایی که رفع عطش می کند مذاکره شده بود. محمدابراهیم خان که وزیر نظام هم لقب داشت گفته بود که سیرابی رفع عطش میکند. مگر نشنیده اید که شاعر گفته است:
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
منبع : مستوفی عبداله ، شرح زندگانی من؛ ص۱۹۳
به اشتراک بگذارید: