دردسرهای سنگ قبرناصرالدین شاه
ناصرالدین شاه همان گونه که در زنده بودن خود باعث دردسر مردم بود، مردن او نیز مصیبت دیگری را بر مردم تحمیل کرد. سنگ قبر ناصرالدین شاه هم دردسرهای عجیبی برای مردم در پی داشت.
پس ازترور ناصرالدین شاه در حرم شاه عبدالعظیم ،. تا مدتها کالبد ناصرالدینشاه در تکیه دولت نگهداری شد و سپس در سالروز مرگش با اجازه علما و به دستور صدراعظم وقت در آرامگاه دایمی خود در کنار مرقد عبدالعظیم به خاک سپرده شد. اما این پایان ماجرا نبود. از آنجا که شاهزادگان و درباریان قاجاری نتوانسته بودند آرامگاهی اختصاصی برای شاه شهید! بنا کنند، به یکی از استادان برجسته سنگتراشی آن زمان بهنام استاد حسین حجار در یزد سفارش ساخت سنگ قبری برای ناصرالدینشاه دادند. استاد حسین حجارباشی چهار سال زمان صرف ساخت و از سنگ مرمر سبز یکتکه تمثالی از شاه را حک کرد و نهایت ظرافت و زیبایی را در آن سنگ قبر به کار برد و دورتادور آن نیز، شعری ۱۲بیتی در سوگ او حک کرد. این حجاری از شاهکارهای دوران قجر محسوب میشود که تا به امروز کسی نظیرش را ندیده است.
سنگ قبر مذکور با مرارت و زحمت فراوان توسط مردم از یزد به تهران منتقل شد. در هر آبادی، حاکم نایبالحکومه، کدخدا و اعیان مجبور بودند که در مسیر سنگ صف بکشند و کشاورزان هر آبادی سنگ را با غلتاندن روی تیرهای چوبی، به سمت تهران حمل کنند. گفتهها حاکی از آن است که به دلیل وزن سنگین این سنگ، بین ۳۰تا ۵۰ نفر از مردان بهدلیل فشار سنگ، کشته شدند. مظفرالدینشاه به استاد حسین، صدتومان دستمزد داد . این رقم ناچیز برای آن کار سخت و دشوار این سنگتراش چنان توهینآمیز بود که وی از شدت رنج و اندوه بیمار شد و درگذشت.(۱)
آخر و عاقبت سنگ قبر
با این که در روزگار سلطنت رضا شاه بسیاری از یادگارهای عصر قجر از میان رفت و آثارشان از صفحه گیتی محو و ناپدید شد ، اما این سنگ بی کم و کاست از آن دوران جان سالم بدر برد. در دوران پادشاهی محمد رضا پهلوی هم تغییری نکرد .
درنخستین سال های پس از انقلاب اثری از این سنگ و قبر ناصرالدین شاه دیده نمی شد،. اما با فرو نشستن التهاب اولیه انقلاب رفته رفته پرسش هایی در ذهن و کلام مردم در مورد این سنگ ایجاد شد. تا اینکه در اوایل دهه ۷۰ ۱۳که کاخ – موزه گلستان بازگشایی شد، این سنگ قبر بعد از گذشت سالها در معرض دید عموم قرار گرفت.
۱- مهدی غروی،آرامگاه در گستره فرهنگ ایرانی ، ص۴۳۲
به اشتراک بگذارید: