حمید حسامی، فعال رسانه ای/
اقدام آقای حسینی(معاون استاندار) در استفاده از عنوان مجعول و خودساخته برای شهر همجوار و عکسالعمل تند خانم چنارانی(نماینده نیشابور) نسبت به ایشان، بیش از هر چیز خسارتهای ناخواستهای را مستقیماً بر مصالح ملی کشور و منافع بومی دو شهرِ نیشابور و سبزوار وارد کرده است که نباید در تب و تابِ تشویق و تقبیحهای رایج این روزها، از آن غافل شد.
نگاهی اجمالی به برخی از این موارد، وظیفهای سنگین و فوری را بردوش همگان و بویژه اصحاب قلم و رسانه میگذارد که نگارنده این ستون با یادآوری آن، قصد دعوت به تأمل، استمداد در روشنگری و اصلاح سریع این روند نادرست در حد توان را دارد :
یکم – اقدام اخیر آقای حسینی در ادامهی استان خواندن سبزوار (۱) که با هدف بسترسازی برای تحقق آرزوهای دیرینهی خود و کسب محبوبیت در ذهن همشهریانش صورت گرفت، به قیمت تحریک قومیتگرایی و دامن زدن به هیجانات خطرناکی تمام شده است که تاکنون در این کشور فقط در مناطقی با نژاد و زبان و فرهنگ بومی خاص بیم آن میرفت. بنابراین تکرار این خطا بویژه در زمانی که ایشان در مسئولیتی فرامحلی قرار دارد، آنهم در حضور شهروندان حساس و نگران نیشابور، گذشته از تشویش اذهان عمومی، موجب وهن نمایندگان دولت گردیده است و نباید به بهانهی عکسالعمل صورت گرفته نسبت به ایشان، به فراموشی سپرده شود.
دوم – رفتار خانم چنارانی در برخورد با آقای حسینی را حتی اگر صرفاً با نیت دفاع از حق نیشابور بدانیم(۲) متأسفانه نتیجهای معکوس داشت و تبعات زیادی را ببار آورد، از جمله اینکه :
– بطور طبیعی موجب کاهش همکاری با این نماینده در دوایر کلان دولتی و کم تأثیر شدن مکاتبات و مراجعات وی برای طرح درخواستهایش خواهد گردید و متأسفانه با اصرار مجددی که ایشان بر درست بودن رفتارشان دارند، موجب عمق بیشتری در واکنش منفی مسئولین و حفظ فاصله آنان با خود میشوند و این مسئله مستقیماً حفظ و دفاع از منافع نیشابور را به مخاطره خواهد انداخت.
– خطای معاون استاندار که با واکنش مدنی بموقع نیشابوریان روبرو گشت و شرایطی را برای استیفای حق مردم این شهر فراهم کرده بود، اکنون و با وضعیت پیشآماده، جای خود را به حالتی داده است که آقای حسینی نه تنها خود را بدهکار مردم نیشابور نمیدانند بلکه ( به طور حق به جانب!) فرمودهاند که شکایتی از این خانم نماینده ندارم.
– علاوه بر انشقاق نظر در میان مردم نیشابور نسبت به این ماجرا، جبههگیری کهنهی رسانهای نیشابور و سبزوار نسبت به هم را به گونهای تشدید نمود که موج هجمهی خسارت باری را در سطح مردم این دو شهر همجوار شاهد هستیم که در صورت ادامهی رجزخوانیهای مدعیان افراطی در این میان، محتمل است یا تبدیل به بحرانی منطقهای شود و یا اسباب طنز و کنایهی کشوری.
– شهری که در تاریخ به اسم مهد فرهنگ و ادب و مهربانی از آن یاد میگردید، به یک باره به نمادی از تندخویی و ناسیونالیسم افراطی تبدیل و تنزل یافت که چه بسا از این پس هرگونه درخواست به حق و قانونی ارتقای آن در موضوعات مختلف نیز تحت شعاع این تصور غلط قرارگیرد و این موضوع دررابطه با سبزوار نیز مصداق خواهد داشت.
– مردم سبزوار و نیشابور که از دیرباز بیشترین ارتباط و علقه را با یکدیگر داشتهاند، اکنون در معرض تحریک بلندپروازانی در شهرهای خود گشتهاند که با سوءاستفاده از وضعیت آشفتهی فعلی و به بهانهی حمایت از این دو مقام مسئول، با راهکارهایی مضحک، مردم را به مسیری دعوت میکنند که کمترین خسران آن ایجاد راسیسم کور در نگاه و قضاوت شهروندان خواهد شد.
نتیجهگیری :
ادامهی این وضعیت، به هیچوجه به نفع مردم هیچکدام از این دو شهر و در شکل کلان، به مصلحت نظام نیست.
هر کسی حق دارد که نظر شخصی خود را نسبت به اشخاص دخیل در این ماجرا داشته باشد و بر مبنای آن نسبت به این مسئله قضاوت کند و حتی آن را نشر و تبلیغ کند. ولی حتما وظیفه دارد و باید مراقب باشد که رویکرد انعکاس آن را بر مبنانی فروکش کردن هیجانات کاذب و یادآوری اصولی قرار دهد که قانون و اخلاق و مصالح ملی را جایگزین اصالت دادن به اشخاص نماید.
منافع یک شهر و حتی یک کشور هرچقدر هم مهم و ضروری باشد، از اهمیت پایبندی به اصول و ارزش هایی که اساس این انقلاب بر پایهی آن شکل گرفت و خون شهیدان برای آن ریخته شد، مهمتر و ضروریتر نیست.
کاش همه فعالان در این صحنهی مجادلات، لختی بر راهی که میروند تأمل کنند و کمی جامعتر به اثرات اقدام خود بنگرند.
هیچگاه برای جبران خطا دیر نیست و هیچ اقدامی به اندازهی جبران یک خطا در ذهنیت جامعه، ماندگار و ارزشمند نخواهد شد. اگر حسینی و خانم چنارانی بر این نکته وقوفی ندارند، مردم نیشابور و سبزوار میتوانند و باید با رفتار صحیح خود، اهمیت آن را ثابت و آموزش دهند. به خصوص اهل قلم و اصحاب رسانه و فرهیختگان این دو دیار کهن.
پاورقی :
(۱)- آقای حسینی از سالهای دور تئوری خراسان غربی به محوریت سبزوار را عنوان ومنتشر نموده بود که اینجانب نیز در ۱۹ سال پیش طی مقالهای که در نشریات متعدد استان منتشرگردید، پاسخ بند بند آن را دادهام.
(۲)- گفته میشود که خانم چنارانی پیش از این و بویژه در رابطه با موضوع انتخاب فرماندار نیز، بارها با آقای حسینی مناقشات لفظی داشته و مترصد فرصتی بودهاند تا با ایشان تسویه حساب نمایند. ضمن اینکه در هنگام انجام این اعتراض، تأثیر روانی و تبلیغاتی آن بر ذهنیت بخش عوام جامعه، بیشتر از منافع شهر مد نظرشان بوده است.
به اشتراک بگذارید: