تنظیم: جلیل اله خانی
در میان عناصر چهارگانه ؛ آتش و آب و خاک و باد ؛ از دیر بازآتش درمیان آریا ییان اعتبار دیگری داشته است . در اوستا آتش فرزند اهورامزدا و سپندار مذ =( زمین ) نامیده می شود . از این رو ایرانیان باستان آن را همیشه فروزان می داشتند و نشانه ی اهورایی اش می دانستند و شعله اش را نماد فروغ ازلی می شمردند و آتشکده های همیشه روشن برای آنان به منزله ی محراب پیروان مزدیسنا بود . آنان بر این باور بودند که هستی با وجود آتش است که می تواند ادامه یابد .
ایرانیان باستان عقیده داشتند که شادی از بخشش های اهورایی و اندوه از پدیده های اهریمنی است . آنان غم را نمی شناختند و حتا در سوگ کسی نیز به اندوه نمی نشستند و شیون و زاری را گناهی بس برزگ می شمردند ، از این رو می کوشیدند تا همیشه شاد باشند و درهر فرصتی جشنی سزاوار می آراستند و با گرد هم آیی به شادمانی و سرور می پرداختند . در میان این جشن ها سه جشن زمستانی است که آتش در آنها نقشی اساسی دارد و آتش افروزی از مراسم بنیانی آنهاست . این سه جشن به ترتیب عبارتند از جشن یلدا ، جشن چهار شنبه سوری و جشن سده .
در میان این سه جشن آتش افروزی جشن سده از ارزش دیگری برخوردار است چرا که ریشه ی این جشن پیوندی تنگاتنگ با پیدایش آتش دارد .
از دیدگاه اسطوره شناسی پیدایش آتش به هوشنگ شاه که یکی از شاهان پیشدادی است منسوب می شود . به روایت فردوسی روزی هوشنگ شاه به شکار می رود و بر سر راه خود ماری سیاه رنگ و تیره تن می بیند . وی که نخستین بار است که این موجود عجیب را رؤیت می کند ، می هراسد و برای کشتن او سنگی به سویش پرتاب می نماید ، مار می گریزد ، اما سنگ به سنگی دیگر می خورد و از برخورد دو سنگ با یکدیگر جرقه ای می جهد و آتش زاده می شود :
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس هم گروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز
دو چشم از بر ِ سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیره گون
نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ
به زور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجو ی جست
بر آمد به سنگ گران ، سنگ خرد
همان و همین سنگ بشکست گُرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
پدید آمد آتش از آن سنگ باز
هوشنگ به شکرانه ی پیدایش آتش ، به نیایش اهورا مزدا می نشیند و از آن پس آن را جاویدان و فروزان می دارد و فروغ اهورایی اش می نامد و مردم را به پرستش آن فرا می خواند و به جشن و شادمانی می پردازد و نام آن جشن را سده می گذارد .
برگزاری جشن سده
برگزاری جشن سده را می توان به سه دوره ی تاریخی تقسیم کرد :
۱ – دوره ی پیش از اسلام
۲ – دوره ی بعد از اسلام
۳ – دوره ی کنونی
دوره ی پیش از اسلام :
فردوسی جشن سده را به زمان پادشاهی هوشنگ نسبت می دهد و ابو ریحان بیرونی به فریدون . اما رسمی شدن جشن سده به زمان اردشیر بابکان مقرر می شود . حکیم عمر خیام در کتاب نورزنامه مینویسد:
«هرسال تا به امروز جشن سده را پادشاهان نیک عهد در ایران و توران به جای میآوردند، بعد از آن به امرور، زمان این جشن به دست فراموشی سپرده شد و فقط زرتشتیان که نگهبان سنن باستانی بوده و هستند این جشن باستانی را برپا میداشتند.»
اما بطور کلی در هیچیک از اسناد تاریخی به چگونگی شیوه ی جشن اشاره ای نشده است
جشن سده بعد از اسلام :
در این دوره مورخانی چون بیرونی ، بیهقی ، گردیزی ، مسکویه و … و … از شیوه ی جشن در دوران پادشاهی غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان و آل زیار و تا دوران مغول بسیار نوشته اند ، حتا داستان مرگ مرد آویج را نیز نقل کرده اند (که جشن سده ی باشکوهی ترتیب داد بود و در پایان جشن به دست مخالفان خود به قتل رسید ) ، اما اخباری که در زمینه ی برگزاری این جشن داده اند ، مانند هر آگاهی دیگر مربوط به دربار پادشاهان و امیران است و از آیین های عامه ی مردم و شیوه ی برگزاری سده در میان آنان گزارشی باز نمانده است .
اخبار موجود از این دوره نشانگر آن است که جشن سده در آن زمان با شکوه تمام برگزار می شده و حتا شاعرانی چون عنصری ، فرخی ، منوچهری ، عسجدی در توصیف چگونگی و چون و چندی آتش آن داد سخن داده و نیز از پرندگان و جانورانی که به آتش می انداختند ، یاد کرده اند .
جشن سده در دوران کنونی :
امروزه نیز جشن سده یا سده سوزی به صورت پراکنده در بعضی شهر ها و روستاها ی ایران در دهم بهمن ماه برگزار می شود . در مازندران ، لرستان ، سیستان و بلوچستان ، کشاورزان و روستاییان و چوپان ها نزدیک غروب ِ یکی از روز های زمستان روی پشت بام ، دامنه ی کوه یا کنار کشتزار و چراگاه آتش می افروزند و بنا بر سنتی دیرین پیرامون آن گرد می آیند ، بی آنکه نام جشن سده بر آن نهند .
اما در کرمان و بیشتر شهرهای آن استان جشن سده یا سده سوزی با شکوه تمام برگزار می شود .
(برگرفته از وبلاگ سرود زرتشت ،تارنگاری درباره ی زرتشت ، زرتشتیان و مطالب پیرامون آنها ونیز وبلاگ :مهر میهن با اندکی تلخیص)
به اشتراک بگذارید: