مهرنوش چمنی
درود بر دوستان خیام نامه خوان و همراهان کلبه کتاب. این هفته میریم سراغ کتاب تازهی آنا گاوالدا، نویسندهی فرانسوی. بعد از اون هم کتابی رو براتون معرفی میکنیم که کمی اعصاب تون رو آرام کنه.
زیرپوست زندگی
اولین باری که با «آنا گاوالدا» آشنا شدم با کتاب «دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد» بود. اسم این مجموعه داستان اونقدر برام جالب اومد که شش ماه دنبال کتابش گشتم تا بخرم(بله اون موقع دی جی کالا نبود که از شیر مرغ تا جون آدمیزاد بفروشه). خلاصه که این مجموعه داستان منو شیفتهی خودش کرد. حالا کتاب تازهای از گاوالدا ترجمه و منتشرشده که بازهم مجموعه داستان هست. البته ایشون رمان هم دارن ولی من داستانهای کوتاهش رو بیشتر دوست دارم. کتاب “زیر پوست زندگی” آدم رو با مهارت وارد یک زندگی میکنه و کاری میکنه که توی چند دقیقه در پوست زن یا مرد دیگه ای زندگی کنی، باهاش همراه بشی و به بن بست برسی و بعد تموم. بیشتر شخصیتهای این داستانها زن هستند اما این زنانگی رو با کلیشههای همیشگی نشون نمیده. زنهای این داستانها آدمهایی هستن که نوع مذکرشون رو هم میشه همهجا دید. افرادی که تا اسمشون برده نشه و یا لباس هاشون توصیف نشه، متوجه مرد یا زن بودنشون نخواهیم شد. آدم هایی که فارغ از جنسیتشون دارن زندگیهای مختلفی رو به نمایش میذارن. زنی که همسرش فوت کرده و حالا زندگی غرق در الکلش رو یک دوست جدید میتونه نجات بده. مردی که با از دست دادن فرزندش، زندگیش به بن بست رسیده و میخواد وابستهی هیچکس نباشه، و یا حتا مادری که یک روز معمولی رو با دخترش میگذرونه…
بخشی از داستان “سگم دارد میمیرد” رو باهم بخونیم:
«بد نفس میکشد. خوب میفهمم که دارد عذاب میکشد. درحالیکه با کلمات محبتآمیز لوس اش میکنم، خط سفید بین دو چشمش را نوازش میدهم. حتی پیش از آنکه سوزن از بدنش خارج شود، وزن سرش را که روی بازویم خمشده و نوک پوزهی خشکش را که توی گونهام فرورفته بود احساس کردم. دامپزشک پرسید: «مایلید بسوزونیمش یا سلاخیاش کنیم؟»
جواب دادم: «با خودم میبرمش.»
«توجه کنید یکسری قواعد هست که باید رعایت بشه، میدونید…»
دستهایم را بالا بردم.
پر کردن چک واقعاً برایم سخت بود. حروف روی آن مقابل چشمانم میرقصیدند و تاریخ را هم به خاطر نمیآوردم.
سگم را داخل کاپشنم پیچیدم و روی پتویش که سر جای همیشگیاش بود قرار دادم. من و همسرم یک بچهی دیگر هم میخواستیم تا پسر کوچکمان تنها نباشد، اما نشد.»
نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد
خب برای کسانی که اعصاب معصاب ندارن و زود از کوره در میرن و حتی دیده شده پایه میکروفن برمیدارن…، یه کتاب خوب داریم.
«نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد» نوشته ی دکتر آلبرت الیس و دکتر آرتور لانگ در انتشارات نسل نواندیش منتشرشده که بیشتر در زمینهٔ کتابهای روانشناسی و خودشناسی کار میکنه. این کتاب که یه جورایی خودآموز هست، در ده فصل به شما کمک میکنه تا کنترل اعصابتون رو به دست بگیرید و از همه مهمتر اینه که برای هر موضوع تمریناتی رو هم در نظر گرفته که میتونید داخل کتاب به اونها پاسخ بدین و یا اینکه پاسخ اونها رو روی برگهای دیگه بنویسید. توی این کتاب به باورهای نامعقولی پرداخته که باعث میشه اعصاب ما به هم بریزن و جایگزینهای مناسبی برای این باورها رو مطرح کرده. بعد از اون عوامل دیگه ای که در محیط کار و یا خونه باعث آزار ما میشن رو مطرح کرده و در آخر به شما میگه که چطور در مقابل اینها بایستید. از بخشهای دیگه ی این کتاب اینه که عوامل آزار رو در محیطهای مختلف مطرح کرده و برای هرکدام مطالبی رو عنوان کرده. بهاینترتیب شما میتونید بهتدریج در محیطهای مختلف زندگیتان، مشکلات رو حل کنید و هم خودتون اعصاب راحتی داشته باشید و هم اطرافیانتون.
بخشی از فصل اول رو باهم بخونیم:
«میلیونها عامل بالقوهی فشار آور بر اعصاب، در اطراف ما وجود دارد. اگر ما انتخاب کنیم چنین چیزی را بپذیریم، وظیفهمان این است که به اراده خودمان تأثیر این عوامل فشارآور را خنثی کنیم. بنابراین آنها نمیتوانند اعصابمان را به هم بریزند، مگر اینکه خودمان به آنها اجازه دهیم. ما مجبور نیستیم از عوامل فشارآور بگریزیم و خودمان را پنهان کنیم. ما میتوانیم بهطور مستقیم و مناسب با عوامل فشار روبهرو شویم، بیآنکه آرامش و خونسردیمان را از دست بدهیم.»
تازه های کتاب
خب بریم سراغ کتابهای تازهی این هفته. از اینکه کتابهای برنده نوبل ادبی امسال، آقای «کازوئو ایشی گورو» تند و تند دارن مجدد چاپ میشن و روش می نویسن برنده نوبل ادبی میگذریم. مسئله تازهای نیست. آدمهایی که کتاب هاشون مدتها توی قفسهها خاک میخوره و بعد از جایزه برنده شدن یهو همه میرن سراغشون بخونن ببینن چی گفته. ولی خب هیچ تضمینی نیست که همه، سبکِ کتاب هاش رو دوست داشته باشن. راستش منم قبل از این ماجراها چند بار سعی کردم از کتاباش بخونم ولی با فاز من جور نبود، واسه همین گذاشتم سرجاش.
نشر چشمه یک مجموعه داستان به اسم «پرنده های هلندی» از «عباس عبدی» منتشر کرده که مجموعه داستان هست و قیمتش هم ۹ هزار تومانه. (این عباس عبدی با اون یکی که سیاسی می نویسه فرق داره ها!)
کتاب تازهی «نسیم مرعشی» با نام «هرس» هم منتشر شد و به کلبه کتاب کلیدر رسید. این نویسنده که پیشازاین با رمان «پاییز فصل آخر سال است» به شهرت رسیده بود، اخیرا کتاب تازهی خودش رو با همراهی نشر چشمه و قیمت ۱۶ هزار تومان منتشر کرده. این کتاب هم یک داستان بلند هست و باز هم راوی های مختلفی داره که باید با حوصله خونده بشه.
نشر نگاه هم دو کتاب تازه منتشر کرده که یکی در مورد محمود دولتآبادی با همین نام هست و دیگری هم «لولی وش مغموم» درباره ی زندگی، شعر و اندیشهی اخوان ثالث. قیمت این دو کتاب هم به ترتیب۸۵۰۰ و ۶هزار تومان هستند.
یک کتاب از نشر آگاه داریم با عنوان طولانیِ «نگاهی به نهادهای سنتی و آیین های بومی ایران، جستارهایی در حقوق، تاریخ و فرهنگ ایران) که تالیف احمد کاظمی موسوی هست و در ۳۱۸ صفحه و با قیمت ۲۵هزار تومان منتشر شده.
کتاب «موسی و یکتاپرستی» از زیگموند فروید که مدتی هم اجازه چاپ نداشت با ترجمه قاسم خاتمی توسط انتشارات جامی و مصدق منتشر شده با قیمت ۱۵هزار تومان.
برای دوستدارن گرافیک هم یک کتاب تازه داریم از مصطفی اسدالهی با عنوان « طراحی پوستر، مبادی مباحث کارشناسی طراحی گرافیک در ارتباط تصویری». این کتاب ۱۳۲صفحه داره و قیمتشم ۱۹هزار تومانه.
و در آخر هم نشر شورآفرین کتابی با عنوان «کسری از قرن خشک» منتشر کرده. این کتاب توسط خانم فروغ علیزاده نوشته شده و به بررسی آب در فرهنگ ایرانی پرداخته. تا دیداری دیگر در مصرف آب صرفه جویی کنین، عصبانی نشین و کتاب بخونین.
به اشتراک بگذارید: