به مناسبت هفته وقف وقف در ایران با نگاهی ویژه به موقوفات نیشابور در دوره قاجاریه (بهرام شایان آذر،کارشناس ارشد تاریخ ومحقق اسناد اوقاف) (بخش اول) وقف در ایران قبل از اسلام تاریخ پیدایش اوقاف و نذورات و چگونگی آن در میان ملل و اقوام قدیمی به خوبی روشن نیست ولی از قرائن و شواهد […]
به مناسبت هفته وقف
وقف در ایران با نگاهی ویژه به موقوفات نیشابور در دوره قاجاریه
(بهرام شایان آذر،کارشناس ارشد تاریخ ومحقق اسناد اوقاف)
(بخش اول)
وقف در ایران قبل از اسلام
تاریخ پیدایش اوقاف و نذورات و چگونگی آن در میان ملل و اقوام قدیمی به خوبی روشن نیست ولی از قرائن و شواهد تاریخی میتوان استنباط کرد که از آغاز پیدایش ادیان آسمانی اوقاف وجود داشته که به مصارف خیریه و عمران و آبادی آن به معابد می رسیده(۱)، بنابراین تاریخچه وقف به پیش از ظهور اسلام باز میگردد. این عنوان پیش از اسلام بین همه ادیان در غرب و شرق متداول بوده و ادارۀ معبدها، صومعه ها، آتشکده ها، زندگی اسقف ها، موبدان، و کاهنان از منافع موقوفات بوده است. (۲) اقوام آریایی خاصه ایرانیان از جملۀ ملل قدیم به شمار می آیند که به پیروی از کیش و آیین خود، به انجام کارهایی نیک چون آبادانی و دستگیری مستمندان توجه بسیار داشته اند و در عرصۀ امور خیریّه، طبعاً دارای نذورات و موقوفات بسیاری برای نگهداری معابد و آتشکده های خود بوده اند. که پارهای ای آنها، در بعضی از شهر های ایران نظیر یزد و کرمان هنوز در بین زرتشتیان باقی و دایر است. (۳) در مذهب زرتشتی هر کس وظیفه دارد یک دهم درآمد خود را صرف دادوهش و خیرات و کمک به مستمندان کند. همچنین بسیاری از افراد نیکوکار زرتشتی قبل از مرگ تمام یا قسمتی از دارایی خود را از قبیل: زمین، باغ، آب و خانه وقف مراسم گهنبار و خیرات و دادودهش و کمک به فقرا و همکیشان خود می کنند.(۴)
دیباچه وقفنامه نیرالدوله حاکم نیشابور
وقف در جهان اسلام
اسلام به عنوان آخرین و کاملترین آیین الهی، با نگاهی جدّی و قاطع، به این امر نگریسته است. آیات فراوان در خصوص اثرات وضعی و پاداش اخروی امور خیریّه، تاییدی است بر این سخن. (۵) و روایات ائمۀ اطهار (ع) نیز تأکید مجدد بر این امر کرده است.(۶) رسول خدا (ص) خود زمینی داشت و آن را در راه خدا وقف کرد و اصحاب و یاران او در این زمینه از او پیروی نمودند. ابن هاشم میگوید: نخستین صدقۀ موقوفه در اسلام زمینهای مخیرق است که آنها را با وصیت در اختیار رسول خدا قرار داد و پیامبر آنها را وقف کرد.(۷)
قدیمیترین شئ وقفی که در مشهد وقف شده و وقفیتش مسلم است یک تکه از یک کتاب عربی است در زمینۀ کلام به سال ۳۷۱ هجری کسی آن را وقف کرده بود و پشتش هم بیتی در لعن نوشته است. اگر این کتاب از بین رفته بود چیزی از این ماجرا برای ما باقی نمیماند ولی خوشبختانه این کتاب همراه کتابهای دیگر لای دیوار پیدا شد که در زمان حملۀ ازبک ها کتابهایی را مخفی کرده بودند، چهل سال پیش موقع تعمیر کردن دیوار را که برداشتند این کتابها و کاغذها را یافتند(۸)
طاهریان اولین حکومت نمیه مستقل ایرانی بودند که بعد از اسلام در ایران حکومت تشکیل دادند. در این دوره موقوفاتی از عبدالله بن طاهر در نیشابور به مصرف توسعه مدارس و علوم و پیشبرد اهداف زراعی می رسید. (۹) با این حال منابع اطلاع روشنی از نحوۀ مدیریت موقوفات در سیستم اداری این دوره در اختیار قرار نمی دهند. تا نیمه دوم قرن چهارم اطلاع دقیقی از موقوفات و تشکیلات اداری این نهاد در دست نیست؛
در دوره سامانیان در نیمه دوم قرن چهارم تشکیلات اداری به نام ” دیوان اوقاف” به وجود آمد که به کار مساجد و اراضی و موقوفات رسیدگی میکرده و قبل از آن وظیفۀ ادارۀ اوقاف به عهدۀ قضات بوده است. از به وجود آمدن دیوان اوقاف معلوم می شود که دراین روزگار موقوفات نسبتاً فراوان بوده است که دیوانی برای ادارۀ آن به وجود آمده است، از طرفی چون مهمترین منبع درآمد در این روزگار زمین کشاورزی بوده است و رقبات، موقوفه را تشکیل میداده لذا موقوفات از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. (۱۰) به عنوان مثال امام ابوالحسن محمد بن شعیب بیهقی مدرس و مفتی شافعیان خراسان مدرسهای درکوی سیّار نیشابور تأسیس کرد و مبالغ هنگفت از اموال خود را به منظور اداره آن و کمک به دانشجویان شاغل به تحصیل دراین مدرسه وقف کرد. (۱۱)
در دوران حکومت خوارزمشاهیان شرایط حاکم بر اوقاف احتمالاً شباهت بسیاری با شرایط حاکم در زمان سلجوقیان داشت. در منشوری که به نام قاضی القضات خلف الملکی تصدّی او بر املاک وقفی که در تصرف معتمدان او بود و تولیت اوقاف مساجد و مدارسی که زیر نظر قاضیان پیش از او اداره می شد تمدید شد و به درخواست او حسابدار دیوان که مسئول رسیدگی به حسابهای اوقاف بود برکنار شد و تمام امور مربوط به مدیریت اوقاف، توسعه و نگهداری آن از دسترس کسانی که ممکن بود آن را حیف و میل کنند به او تفویض شد.(۱۲)
با هجوم مغولان به ایران بسیاری از موقوفات تصاحب و ویران شد. شکی نیست که در عهد نخستین ایلخانان بت پرست مقدار بسیاری از اموال وقف را فاتحان تصاحب کردند. اگرچه در مقابل خواجه نصیرالدین توسی مشاور و سررشته دار همه امور در دستگاه هولاکو و جانشین وی آباقا خان مسئولیت ریاست و نظارت بر کل موقوفات قلمرو وسیع آنان را برعهده گرفت و برای ترمیم ویرانیها و تأمین زندگی متولیان کوشش فراوان کرد.(۱۳)
در دوران ایلخانان مسلمان، از غازان خان به بعد بسیاری از اراضی جزو املاک موقوفه گشت ولی اموال وقفی زیادی نیز کماکان در تصرّف متغلبان ـ یعنی غاصبان، متجاوزان که از بزرگان چادرنشین مغول و ترک بودند ـ باقی ماند. در این دوره برای امور مالی گروهی به عنوان مستوفی مشغول کار بوده اند. این صاحب منصبان، همان طور که علاء تبریزی و عبدالله گزارش می دهد، موظف بودند چندین دفتر تنظیم کنند، اما جزئیات تنظیم این دفاتر معلوم نیست. قسمت های مخصوص برای پرداخت مواجب و رسیدگی به امور اقطاعات و بازرگانان و امور اوقاف وجود داشته است. بدیهی است که بخش اخیر تنها در دوران زمامداری فرمانروایان مسلمان موجود بوده است.( ۱۴)
یکی از مهمترین موقوفات قرن هفتم توسط رشید الدین فضل الله تأسیس شد. وی وزیر غازان خان و سلطان محمّد خدابنده بود که مسجد و مدرسه ای را بنا نهاد که رَبع رشیدی نامیده می شد. در عین حال او ریاست موقوفات شَنب غازانی بود و از طریق آن موقوفات رَبع رشیدی را اداره میکرد که دارای کارکردی آموزشی بود. این مجموعه شامل چندیدن محله بود و دارای ساکنانی که به کار و زندگی در آن مشغول بوده و از متولّی حقوق دریافت می کردند. (۱۵)
تیمور در اثری به نام تزوکات تیموری که منسوب به اوست مکرراً به امر وقف اشاره کرده است. « [برای] رواج دین مبین چنین کردم که یکی از سادات ذی قدر را به صدارت اهل اسلام مقررّ کردم که ضبط اوقاف نماید ومتولیان تعیین کند و … » (۱۶) و ازجمله موارد دیگر می توان به موقوفات برای مشایخ و اکابر دین موقوفات برای روضه خوانی اشاره کرد.
وقف در دوره جانشینان تیمور و خاندان تیموری هم ادامه داشت که برای نمونه می توان به وقفنامه مسجد گوهرشاد اشاره کرد. (۱۷)جریان وقف کردن به صورت خاص فقط در خاندان تیموری باقی نماند و میتوان به موقوفات امیر علیشیر نوایی هم اشاره کرد که تعداد ۳۰۷ مورد گزارش شده است.(۱۸)
با این حال می توان گفت که پیشرفت روز افزون در امر وقف در دوره تیموری ادامه داشت و در مناطقی مانند خراسان، عراق و فارس و پس از ایشان در دورۀ صفویه موقوفات در ایران به منتهای درجۀ وسعت خود رسید. و قسمتی مهمی از املاک وسیع موقوفۀ آستان قدس از این دوره باقی مانده است.(۱۹)
طبق آنچه در کتب تاریخی و سیاحتنامه ها و نوشته هایی در مورد صفویه وجود دارد آمده است، وقف در زمان این سلسله گسترش زیادی یافت و شاید در هیچ دورۀ تاریخ ایران شاهد موقوفاتی به وسعت موقوفات این مقطع از تاریخ نبوده است، حتی خود شاهان صفویه در رأس کسانی قرار داشتند که اقدام به وقف اموال خود میکردند.(۲۰)
اصولا صفویّه بسیاری از املاک خود را وقف مقاصد خیریّه به خصوص وقف بقاع متبرکۀ شیعه و از همه بالاتر آستانۀ امام رضا (ع) و خواهرش در قم کردند. بعضی از این املاک وقفی موقوفاتی بودند که به خاندان صفویه پیش از آن که به سلطنت برسد تعلّق داشت. شاید بتوان گفت در زمان شاه عباس اول بیش از هر دوره دیگری به عدۀ املاک موقوفه اضافه شد (۲۱)
گذشته از خاندان سلطنتی که بر وسعت زمینهای وقفی می افزودند، قابل ذکر است که به تقلید از همین نیّت شاه یکی از امراء (گنجعلیخان ازیک) املاک و خانات و تمام آنچه را داشته است وقف نموده است که هنوز باقی است.
از تفاوتهای بحث وقف در دوره افشاریه این است که بر خلاف حکومت های تشکیل شده در بعد از اسلام در ایران، در اقداماتی برای ضبط موقوفات در دیوان توسط نادرشاه انجام شد. وی در آخرین سالهای حکومت خود طی صدور فرمانی اوقاف را از مردم گرفت و بدین ترتیب بسیاری از زمینهای وقفی، که در دورۀ سلطنت سلطان حسین قسمت قابل توجهی از کل زمینها را تشکیل میداد، به اداره کنندگان زمینهای دولتی واگذار شد، درآمد این زمینها می بایست صرف نگهداری قشون می شد. در نتیجۀ صدور این فرمان عدۀ معتنابهی از اوقاف را از مردم تحویل گرفتند و آنها را به انضمام املاک خالصه در دفتر ثبت اراضی که پس از آن به «رقبات نادری» معروف شد وارد کردند. به عنوان نمونه موقوفات مختلفی که در حومه نیشابور قرار داشت و متعلّق به دسته ای از سادات بود، مبدل به خالصه شد.(۲۲)
البته در دوره جانشینان نادر (علیشاه) تلاش هایی در جهت جبران مظالمی که توسط فرامین نادرشاه بر موقوفات وارد شده بود، انجام شد، و از مهمترین اسناد این دوره می توان به طومار علیشاه اشاره کرد.(۲۳)
وقف در دوره قاجاریّه
در یک جمعبندی کلی در فاصلۀ سالهای آشفته میان انقراض سلسلۀ صفوی تا استقراض قاجاریۀ، بسیاری از املاک یا به تصرف حکومت درآمد و یا به املاک شخصی مبدل گردید. کریم خان زند هم قدمهایی برای رونق بخشیدن به موقوفات برداشت، و وزیری « بالانفراد و الاستقلال» جهت احیای اوقاف تعین نمود. (۲۴)وی فرمان تأسیس نخسیتن وزراتخانه اوقاف را به طور رسمی در سال ۱۱۷۷ هجری قمری صادر کرد (۲۵)و این خود گام مهمی در نهادینه کردن موقوفات بود، تا قبل از روی کار آمدن امیرکبیر و بعد از آن میرزا حسن خان سپهسالار وضعیت موقوفات در دوره قاجار نابسامان بود، امّا اقدامات اصلاحی جهت بهبود وضعیت اوقاف توسط این دو صدر اعظم انجام شد. سپهسالار خود وقفیات قابل توجهای برای مدرسه و مسجد سپهسالار اختصاص داد که هنوز به نیت واقف عمل می شود.(۲۶) به تدریج موقوفات رو به فزونی نهاد، اروپاییانی که در این دوره از ایران دیدن کرده اند، از املاک فراوان موقوفه سخن گفته اند، از جمله هانری رنه دالمانی، که در اواخر دوره سلطنت ناصرالدین شاه از ایران دیده کرده است، می نویسد: املاک بسیاری وقف مساجد و مدارس و بقاع متبرکه شده است و حتی کاروانسراها و یا تمام یک بازار وقف شده است. «عایدات املاک وقفی زیاد است، مخصوصا عایدات موقوفات حضرت رضا (ع) که مقبرۀ او در شهر مشهد واقع است بسیار مهم می باشند». وی درآمد موقوفات امام رضا (ع) را در سراسر کشور ۶۰۰۰۰ تومان نقد و ۱۰۰۰۰ خروارغله ذکر می کند. با وجود اینکه املاک موقوفه از دادن مالیات معاف بودند، شاه به عنوان حق التولیه سالی هزار تومان از مشهد دریافت می کرد.(۲۷) با این وجود وضع اوقاف در دوره قاجار و در دوره سپهسالار، ضمن یک رشته قدم های اصلاحی در راه بهبود اوقاف، گفتگوهایی شده و آنچه به تحقیق پیوسته، املاک موقوفه اغلب جزو املاک مردم شده و در آن بیع و شراء می شود. بلکه صداق زوجات می نمایند. (۲۸)
ساختار نظام تشکیلات اوقاف در دورۀ قاجاریه را می شود به دو دوره تقسیم کرد:
دوره اول که بیشتر تحت اداره روحانیون و معتمدین محلّی بود، (خاندان مجتهد نیشابوری : محمدعلی مجتهد نیشابوری و ابوالقاسم مجتهد نیشابوری از جمله مهمترین روحانیون و معتمدین محلی که در سمت متولّی و ناظر بر موقوفات نیشابور ایفای نقش داشتند)
دوره دوم قانونمند شدن ادارۀ موقوفات بود که در سال ۱۲۷۱ وزارت وظایف و اوقاف تأسیس شد و این نخستین تلاشهایی بود که برای به کنترل درآوردن اوقاف صورت گرفت، در سال ۱۲۸۹ روزنامۀ علیّۀ ایران اعلام کرد تمام کسانی که متولّی اوقاف اند چه در مناطق نزدیک به پایتخت و چه در نواحی دور از آن باید صورتحساب هایشان را که به تأیید مجتهدی رسیده است به وزارت وظایف و اوقاف ارسال دارند. هرکس از انجام این کار خودداری کند از مقام خود برکنار خواهد شد(۲۹) و تحقّق قطعی آن در بعد از مشروطه در موصبات ۲۸ شعبان ۱۳۲۸ و در متمّم قانون ۱۹ جمادی الثانی ۱۳۲۹ بیان شد.(۳۰)
مواد قانون اوقاف تا سال ۱۳۱۳ شمسی مورد عمل بودو در تاریخ سوم دیماه ۱۳۱۳ شمسی قانون دیگری مشتمل بر ۱۰ ماده و ۷ تبصره به تصویب مجلس شورای ملی ایران رسید.
منابع:
۱-شهابی، علی اکبر، تاریخچه وقف در اسلام، (مندرج در کتاب ایرانشهر نشریه کمیسیون ملی یونسکو در ایران)، تهران: چاپخانه دانشگاه تهران، ۱۳۴۳، ص ۲
۲-انصافپور، غلامرضا، تاریخ زندگی اقتصادی روستاییان و طبقات اجتماعی ایران از دوران ماقبل تاریخی تا پایان ساسانی، انتشارات اندیشه، ج ۱، ص ۳۳
۳-شهابی، علی اکبر، «اوقاف در ایران»، ایرانشهر، ج ۲، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۴۳، ص ۲۶۵
۴-ریاحی سامانی، نادر، وقف و سیر تحولات قانونگذاری در موقوفات، انتشارات نوید شیراز، ۱۳۷۸، ص ۱۳
۵- -آل عمران، ۹۲/ المزمل،۲۰/ البقره، ۷۷/ از جمله آیات دال بر مشروعیت وقف است
۶- سپنتا، عبدالحسین، تاریخچه اوقاف اصفهان، اصفهان: انتشارات اداره کل اوقاف اصفهان، ۱۳۴۶، ص الف مقدمه.
۷-دلشاد تهرانی، مصطفی، سیرۀ نبوی، نشر دریا (۱۳۸۸)، ج ۲، ص ۱۶۴٫
۸-افشار، ایرج، «ارتباط وقف و تاریخ»، وقف میراث جاویدان، ۱۳۸۴، ص ۷۱-۶۴
۹-زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ مردم ایران، تهران: امیرکبیر، ص ۱۰۲- ۱۰۱٫
۱۰-بهروان، حسین، «وقف در جامعۀ اسلامی ایران»، مشکوه، ش: ۲۵، ص ۱۰۷-۷۹
۱۱- کسائی، نورالله، مدارس نظامیه و تأثیرات علمی و اجتماعی آن، تهران: امیرکبیر ص۷۵
۱۲- بهاء الدین بغدادی، التوسّل الی الترسّل، مصحح: بهمنیار، احمد، تهران، ۱۳۱۵، ص ۵۴-۵۱
۱۳-غنیمه، عبدالرحیم، تاریخ دانشگاههای بزرگ اسلامی، مترجم: کسائی، نورالله، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۷۲، ص ۳۲۵
۱۴-اشپولر، برتولد، تاریخ مغول در ایران، ترجمه: میرآفتاب، محمد، تهران: علمی فرهنگی، ۱۳۵۱، ص ۲۷۹
۱۵- بروشکی، محمدمهدی، «بررسی روش اداری و آموزشی رَبع رشیدی»، آستان قدس، سال ۱۳۶۵، ص ۷۰
۱۶- حسینی تربتی، ابوطالب، تزوکات تیموری، تهران: اسدی، ص ۱۷۶
۱۷-انزابی نژاد، رضا، بیست وقفنامه از خراسان، انتشارات آستان قدس، ص۱۴ـ۱۱
۱۸-بارتولد، الغ بیگ و زمان وی، احمدیپور، تهران: چهر، ص ۲۸-۲۷
۱۹-شهابی، علی اکبر، تاریخچۀ وقف در اسلام، تهران: اداره کل اوقاف، ۱۳۴۳، ص ۶
۲۰-سلیمی فر، مصطفی، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی و اجتماعی آن، مشهد: بنیاد پژوهش¬های اسلامی آستان قدس، ۱۳۷۰، ص ۸۰
۲۱-لمبتون، ا. کی. س، مالک و زارع در ایران، ترجمه: منوچهر امیری، تهران: مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۲، ص ۲۳۲
۲۲- باستانی پاریزی، ابراهیم، سیاست و اقتصاد در عصر صفوی، نشر علم، ص ۷۳ و ۷۷
۲۳-سورنچی کاشانی، علی، «تآثیر سیاستهای وقفی نادرشاه و علیشاه افشار بر کاهش یا رشد موقوفات آستان قدس رضوی»، پژوهشنامه تاریخ، سال نهم، ش ۳۴، ص ۹۸ – ۸۰
۲۴-الگار، حامد، دین و دولت در ایران، نقش عالمان دردورۀ قاجار، مترجم: ابوالقاسم سری، تهران: توس، ۱۳۶۹، ص ۶۴
۲۵-صفری دهلکردی، عبدالله، تاریخچه اداره کل اوقاف و امور خیریّه خراسان، مشهد: انتشارات سگال، ۱۳۸۳، ص ۱۷
۲۶- آدمیت، فریدون، میرزا حسین خان سپهسالار و اندیشه ترقی، تهران: انتشارات خوارزمی، ۱۳۵۷، ص ۱۸۸
۲۷ -اصیلی، سوسن، «کتابشناسی وقف»، وقف میراث جاویدان، س: ۱۳۷۳، ش : ۸، ص ۱۰۷ـ۱۱۱ ؛ هانری رنه دالمانی، سفرنامه از خراسان تا بختیاری، مترجم: فروه وشی ، تهران: ابن سینا، ۱۳۳۵ ص ۷۳ـ۷۲
۲۸- ریاحی سامانی، نادر، وقف و سیر تحولات قانونگذاری در موقوفات، انتشارات نوید شیراز، ۱۳۷۸، ص ۳۳
۲۹- لمبتون «وقف در ایران»، مترجم: احمد نمایی، مشکوه، س: ۱۳۸۸، ش: ۱۰۲، ص ۷۷ـ۹۵
۳۰-برای اطلاع بیشتر از نظام نظارتی موقوفات در ایران بعد از قانونمند شدن آن به مقالۀ سجادیجزی، سید مجتبی، «نظام نظارتی موقوفات در ایران»، وقف میراث جاویدان، ش ۹۳، ص ۷۸-۶۵